pr1 Love in Hart

Mari · 11:13 1399/11/21

خوب این رمان جدیدم حرفی ندارم بپر ادامه اها راستی این پارت مناسب زیر ۱۲ سال نی حالا خوندین هم خوندین ولی مسئولیتش با خودت

واییی داشتم از استرس میمردم خدا خدا میکردم ببینم چی شد پا شدم رفتم گوشی رو برداشتم و زنگ زدم به الی همون الیا 

_ نمیخواد خودتو معرفی کنی

شما 

- عزا وجدان و وجی ماری مریلا 

اها خوب باشه 

من مرینت دوپن ۱۵ ساله هستم دیروز امتحان دادم و الان از الیا میخوام بپرسم وقتی بچه بودم پدر و مادرم رو از دست دادم و با عموم و زن عموم و پسرعموم زندگی می کنن اونا قمار بازن فقط زمانی که هوس پول و هیجان کنن و گاهی میخوان منو سر این کار فوت فوت کنن 

الی : سلام دختر الان میگم هممون قبول شدم 

مری : جان من راست میگی 

الی : دروغم چیه بابا خداحافظ 

مری : کجا

الی : پیش دوست پ

مری : فهمیدم برو 

از پسرا متنفرم خواهرم منو به خاطر یه پسر ول کرد و رفت و کلا ازشون خوشم نمیاد تو حال خوش بودم که یهو شایکل عموم با مایکت پسرعموم اومدند و گفتن مرینت ما سرتو شرط بستیم همونجوری هاج و واج موندم تو دلم گفتم فاتحهام خوندست بعد عموم گفت من سر تو با ادرین اگرست شرط بستم ۳۰۰ نیانگ تا هم امشب و من نمیتونم بدم خوش باش البته سر مریلتا بستم خواهرم اها باشه اخ جان مایکت تو چی مایکل گفت منم سر مریلتا با دونفر شرط بستم ۵۰۰ نیانگ گفتم تا کی گفت تا دو روز تا سه روز به ترتیب گفتن گفتم فاتحه ام خوندس مریلتا حتما فرار می کنه یا یه بلایی سر خودش میاره منم میشم بد بخت عالم تو همین فکرا بودم که عموم گفت مرینت پاشو موقع عصرونه است الاناس بیان گفتم جالاااااان دیگه مطمئن بودم فاتحع ام خوندس گفتم باشه رفتم پایین یه لباس خوشمل سفید پوشیدم و رفتم و زود اومدم بالا از پتحره نگاه کردم یه پسره ی موز کله بود مثل گوریل موز کله 

_ خوبه الان دیدیش 

_ میخواد بدبختم کنه 

_ چه بهتر 

_ 😒😒😒😒😣😣😠😠 

تو اینترنت سرچ کردم یه دختر باز هرسه تاشون گفتم که دیگه کارم تمومه اون دو تا رو نمیدونستم ولی کلا دونفر دیگه اینجوری بودن یه ثانیه زن عمومو صدا زدم اومد و گفت جانم مرینت اهنگ بالرینو گذاشتم تا جای در اتاقم به زور میرفت و گفتم زن عمو یه چرخش میدی یکم باله تمرین کنم گفت چرا که نه رفتم پرو فک کنم اونم گفت بقیه بیان حتی مهمونا ولی من توجهی نکردم و عمه ام منو چرخوند 

زیاد دادم نه بنزین سوخت تمام شد کامنت یادت نره انچه در قسمت بعد خواهید دید 

اخ سرم 

مریلتا پدرتو در میارم 

کنجکاو شدی نه پس بعدی دوتا